سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کهربای عاشقی

صفحه خانگی پارسی یار درباره

سیر عاشقی

یکی  کاسب  به کار اندرونی شدی ، خدایش رزق او وافر فرمود  و اولاد نیک روی، یکی برده به خیال ، سر از گبری به مسلمانی گرفت ، آتش دوزخ

بر او برد شد ، دیگری طرار بود به زندان شد ، پس از چندی قاضی حکم به رهاییش فرمود ، چون نَفَسی در باغ گشت ، به سجود افتاد ، به حال

تضرع ، عرضه میداشت : خدایا از آن خودی که بودم  آزادم کن ، پروردگار بر او نظر رحمت بیافکند ، کمی بعد عاشق شد ، 

و چنین دان حال تطورات درونی که گر سودا گر باشی خدایت نیز خدای سوداگران است ، گر مصلحت اندیش  باشی خدایت ، خداوندگار بردگان

است ، و گرت با سیر نون یونسی ، به اضطرار لا اله الا انت رسیده ای ، خدایت ، خدای ارحم الراحمین است ...

اینان که نوشتم در تفسیر سه شریفه ی کریمه ی لطیفه از کتاب بود :

ان الذین امنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا

عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا

و من یعش عن ذکر الرحمن نقیض له الشیطان فهو له قرین